فیلم چشم آبی کمرنگ ساخته اسکات کوپر بر اساس رمان تحسینشده لویی بایار به همین نام، به دریچهای از زمان محدود میشود که ادگار آلن پو، نویسنده بزرگ ، دانشجوی آکادمی نظامی وست پوینت بود. در حالی که این فیلم یک اثر تخیلی است، تفسیر نسبتاً جذاب و باورپذیری از پو ارائه میکند که به زیبایی اشعار و داستانهای کوتاه بعدی او را در بر میگیرد.
در فیلم «چشم آبی کمرنگ» اتفاق افتاده در سال 1830 , وقتی جسد کادت لروی فرای (مت هیم) در حالی که قلبش از قفسه سینهاش بریده شده و آویزان شده از درختی پیدا میشود، آکادمی نظامی به آشوب کشیده میشود. خشونت تکان دهنده این حمله، مقامات محلی را وادار می کند تا از پاسبان سابق نیویورک، آگوستوس لندر (کریستین بیل) برای تحقیق در مورد پرونده دعوت کنند، به این امید که قاتل را قبل از اینکه کس دیگری را قربانی کند، دستگیر کنند. لندر با نیاز به کسی که از آمدن و رفتن دانشجویان نزدیک به فرای مطلع باشد، پو (هری ملینگ) را برای جمع آوری اطلاعات به خدمت می گیرد.
همانطور که این دو شروع به کشف رمز و راز می کنند، آنها به سرعت متوجه می شوند که بسیار بیشتر از چیزی که به چشم می آید (آبی کم رنگ) در این بازی وجود دارد. این مسیر تحقیقاتی آنها را به آستانهای آرتموس مارکیز (هری لاوتی) میبرد، که پدرش اتفاقاً جراح مقیم وست پوینت، دکتر دانیل مارکیز (توبی جونز) است و خواهرش، لیا (لوسی بوینتون) که پو چشمش او را گرفته است. لیا یک شخصیت بیمارگونه دارد که باعث میشود پدر و مادرش جولیا (گیلیان اندرسون) دائماً از او ناراحت باشند، اما این امر مانع از آن نمیشود که دوستان آرتموس به دنبال او بیفتند. او حتی به اصرار پو برای قدم زدن با او در قبرستان، در بحبوحه نگرانی هایی در مورد وجود یک قاتل آزاد، توجهی نمی کند.
ملینگ، که شاید بیشتر به خاطر بازی در نقش دادلی دورسلی در فرنچایز هری پاتر شناخته میشود، هیچ شباهتی به آن شخصیت ندارد زیرا شخصیت نجیب زاده جنوبی پو را زنده میکند. او دقیقاً همان چیزیه که می توان از یک نویسنده مالیخولیایی انتظار داشت که به نوشتن داستان های دلهره آور مانند «کلاغ»، «آنابل لی» و «قلب قصه گو» ادامه دهد و به عنوان کسی که در این زمینه می پردازد به شهرت برسد. شخصیت عجیب و غریب و ترسناک ملینگ با بیل که نقش لندور, مردی بازی میکند که از خشم و بیتفاوتی برای پوشاندن تاریکی پنهان استفاده میکند، به خوبی جفت میشود.. همانطور که دوستی آنها رشد می کند، اسرار پنهان بین آنها نیز افزایش می یابد.
این فیلم معمایی آرام است که مخاطبانش را به کوچههای باریکی هدایت میکند که تنها بنبستها و مرگ بیشتری را نشان میدهند. شروع های کاذب آن مانند ضربان لکنت یک قلب در حال مرگه که به پایان مورد انتظار می رسد . هر زمان که مطمئن باشید به این نتیجه رسیدهاید که قاتل کیست و چه کسی در حال پنهان شدنه ، فیلمنامه به سرعت قالیچه را از زیر شما بیرون میکشد.. هنگامی که چشم آبی کم رنگ به پرتگاه رسید و حقیقت آشکار شد، فراموش نخواهد شد. حتی ممکنه انگیزه های پشت جنون موجه به نظر برسند، و یک ساعت و نیم اول فیلم را در نوری کاملاً جدید ترسیم کنند.
فیلمبرداری فیلم یکی دیگر از نکات برجسته است، ماسانوبو تاکایاناگی پس از همکاری با این دو در فیلم خارج از کوره و دشمنان، و همچنین Black Mass دوباره با کوپر (و بیل) متحد شد. قاب بندی سینمایی تاکایاناگی بیشتر بر فضای غم انگیز و جن زده کارگردانی کوپر استوار است.
در نهایت، «چشم آبی کمرنگ» داستانی گوتیک است که پو را بهعنوان دختری در پریشانی، در مقابل بیل، که مردی مظهر قهرمانی قرار میدهد. این فیلم ضربات پیشبینیشده را دنبال میکند و سعی میکند مخاطب را در یک احساس امنیت کاذب فرو ببرد، قبل از اینکه معمار واقعی پشت قتلهای وحشتناک داستان را فاش کند. این ممکنه بهترین فیلم تاریخی کوپر باشد، و شاید به این دلیله که یک غم و اندوه مشخص در آن وجود دارد که در استخوان های بهترین فیلم های ویرجینیا حک شده است .
رتبه: B+
The Pale Blue Eye در تاریخ 23 دسامبر 2022 به سینماها می آید و در 6 ژانویه 2023 برای پخش از طریق نتفلیکس در دسترس خواهد بود.
جمع بندی
6/5 - 5.5
5.5
متوسط
فیلمی معمایی که ممکنه بهترین فیلم تاریخی کوپر باشد، و شاید به این دلیل که یک غم و اندوه مشخصی در آن وجود دارد