چه فیلم هایی شبیه Annihilation هستند؟
Annihilation فیلمی نیست که هضمش آسان باشد.در این فیلم از شما خواسته می شود که داستان ساده و در عین حال عجیب و غریب پر از وحشت و اسطوره را باور کنید. این فیلم از الکس گارلند در تمام طول مسیر غرق در عرفان است.
گارلند می داند چگونه ترس ذاتی از ناشناخته ها را بازی کند، چون داستان به سمت یک نتیجه دلخراش می رود. هیولاهایی که در دنیای متناوب کمین کرده اند، وحشتناک هستند، اما نه به خاطر ظاهر وحشتناکشان. اغلب اوقات، آنها دور از دید عموم قرار می گیرند، اما جیغ می زنند و غرغر می کنند و باعث می شوند شما در ذهنتون تداعی کنید.
Annihilation می داند که چگونه با مخاطبانش بازی کند. آیا آماده اید تا بیشتر بترسید؟ به لیست فیلم هایی شبیه به Annihilation که برای شما تهیه کرده ام نگاهی بیندازید.
1. The Mist ( مه )
هنگامی که پوشش مرموز مه یک شهر کوچک را فرا می گیرد، موجودات شرور و موذی ظاهر می شوند. در حالی که هرج و مرج در همه جا فوران می کند، یک گروه کوچک برای فرار از این کابوس بی پایان برنامه ریزی می کنند. آیا آنها سالم بیرون خواهند آمد؟
داستان فیلم به طور کامل از این قرار هست : طوفانی سهمگین باعث میشود تا زندگی مردم شهر کوچکی بهنام «مین» که در نزدیکی کوهستان قرار دارد به هم بریزد. تلفنها قطع میشود و تقریباً اکثر وسایل الکتریکی از کار میافتد. دیوید که یک نقاشه و برای فیلمهای هالیوودی پوستر درست میکند بعد از وقوع طوفان به همراه پسرش و همسایهای که دل خوشی از او ندارد به سوی شهر میروند تا از فروشگاه کمی خرید کنند. طوفان افراد زیادی را برای خرید به فروشگاه کشانده و غروشگاه ها را شلوغ تر از همیشه کردهاست. ابتدا همه چیز طبیعی به نظر میرسد اما بعد از مدتی صدای مهیب آژیر خطر به صدا درآمده و مه غلیظی همه جا را میپوشاند. همانطور که این مه مرموز کل آن ناحیه را دربرمیگیرد، گروهی از مردم، که دیوید و پسرش هم در بین آنها هستند، در فروشگاه زندانی میشوند و این در حالی است که دنیای پیرامون این انسانها به تدریج به جهنمی واقعی تبدیل میشود و حالا آنها باید برای فرار از این کابوس تلاش کنند…
این فیلم به کارگردانی فرانک دارابونت براساس داستان کوتاهی به همین نام اثر استیون کینگ در سال ۲۰۰۷ ساخته شدهاست. پس از رستگاری در شاوشنک و مسیر سبز این سومین فیلمیه که فرانک دارابونت فیلمنامهاش را بر اساس یکی از رمانهای استیون کینگ نوشته و آن را کارگردانی کردهاست.
2. Arrival ( ورود )
ورود یک فیلم علمی-تخیلی درام آمریکایی به کارگردانی دنی ویلنوو و نویسندگی اریک هیزرر است که اقتباسی از داستان کوتاه” داستان زندگی تو” به قلم تد چیانگ است.
ورود در هشتاد و نهمین دورهٔ جوایز اسکار نامزد هشت جایزهٔ اسکار از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شده بود که در نهایت تنها توانست جایزه اسکار بهترین تدوین صدا را بهدست بیاورد.این فیلم با بودجه ۴۷ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه به فروش ۲۰۴ میلیون دلاری برسد.
داستان : لوییس زنی جوان و یک زبانشناس برجسته است که اغلب اوقاتش را به تدریس در دانشگاه اختصاص میدهد. با فرود آمدن دوازده سفینه فضایی در نقاط مختلف جهان، از جمله آمریکا، جوی پر از وحشت و ترس و ابهام بر دنیا حاکم میشود. ارتش آمریکا با توجه به سابقهٔ لوئیس، که یک زباشناس ماهر است، به سراغش میرود و درخواست همکاری میدهد تا شاید او بتواند این کلاف سردرگم را باز کند.
برخلاف دیگر فیلمهای بیگانگان , عناصر فرازمینی در این فیلم برای برقراری ارتباط با انسانها مشکل دارند. آنها از نوعی زبان بصری استفاده میکنند و با اندامهای دستمانندشان شکلهایی میسازند تا با یکدیگر و با انسانها ارتباط برقرار کنند.
ما فیلمهای بیشماری از بیگانگان را دیده ایم اما چیزی که باعث میشود این فیلم متفاوت باشد آرامش آنه، حتی در لحظات پر اکشن. حس عجیبی از آرامش و ثبات تمام فیلم را فرا می گیرد و از همان ابتدا شما هیپنوتیزم می شوید.
3. Under The Skin ( زیرپوست )
زیر پوست یک فیلم علمی تخیلی محصول ۲۰۱۳ بریتانیای و آمریکا به کارگردانی جاناتان گلیزر است. داستان فیلم اقتباسی از کتابی است نوشته مایکل فیبر به همین نام و فیلمبرداری آن در شهر گلاسکو انجام شده است.
داستان “زیر پوست” از جایی آغاز میشود که یک موجود ظاهرا فضایی با ظاهر زنی زیبا ( اسکارلت جوهانسون ) به زمین میآید و تمام روز با یک کامیون در شهر تردد میکند و از مردان تنهایی که در مسیرش هستند آدرس مکانی را میپرسد، اما قصد او از این کار در واقع فریب دادن مردان و کشاندن آنها به محل زندگیاش است. اما همهی مردانی که همراه با او به خانهاش میروند برخلاف چیزی که تصورش را داشتند، به جای برقراری رابطه جنسی به طرز نامعلومی درون مادهای سیاه فرو میروند و میمیرند.
4. Interstellar ( میان ستاره ای )
در حالی که بشریت آخرین گامهایش را بر روی سیاره زمین برمی دارد و کره زمین رو به نابودی است, فضانوردانی از طریق کرم چالها به کهکشان دیگری سفر میکنند تا سیاره قابل سکونتی بیابند .
هنگامی که آنها به طور ناخواسته زمان را تغییر می دهند، منجر به یک سفر غیرمنتظره می شود که با سفر در زمان، پیری سریع و درامهایی اتفاق می افتد.
در این فیلمی حماسی علمی – تخیلی به کارگردانی کریستوفر نولان، متیو مک کانهی , ان هتوی , جسیکا چستین ، مایکل کین، مک کنزی فوی و مت دیمون به ایفای نقش پرداختهاند.
5. Upstream Color ( رنگ سرچشمه)
رنگ سرچشمه به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی شین کاروث و محصول سال ۲۰۱۳ است.این فیلم دوّمین ساختهٔ کاروث پس از Primer ( آغاز گر ) میباشد. رنگ سرچشمه، اولین بار در فستیوال فیلم ساندس 2013 بر روی پرده رفت و روایتگر داستانیست که در آن زندگی یک مرد و زن تحتتأثیر انگلی مرموز قرار میگیرد.
Sunshine.6 ( آفتاب )
سال 2077 است و پایان بشریت نزدیک است. خورشید زودتر از آنچه انتظار می رفت در حال نابودی هست و بدون آن هیچ حیاتی روی کره زمین نمی تواند ادامه یابد. به لطف چند دلیر، هنوز این امید وجود دارد که خورشید دوباره شعله ور شود و درخشان تر از همیشه بر زمین بتابد. تنها یک راه امیدبخش برای تغییر وضعیت باقی ماندهاست و آن سفینه فضایی «ایکاروس ۲» است که به سوی خورشید میرود. هدف این مأموریت افزایش فعل و انفعالات درون خورشید به وسیله کلاهکهای هسته ای است تا با بازفعال نمودن انرژی انفجارهای خورشیدی، زمین را از مرگ نجات دهند. هفت سال قبل سفینه «ایکاروس ۱» به همین منظور راهی سفر شد ولی مأموریت اش ناکام ماند …
فیلم بدون توجه به معرفی شخصیت ها با صدای بلند شروع می شود. برخلاف بسیاری دیگر از فیلمهای در همین ژانر، نیمه اول فیلم مردمان زیادی میمیرند، جیغ میزنند و از چیزی یا کسی فرار میکنند.
7. Moon ( ماه)
سم بل، قهرمان داستان ، فضانوردی ست که مسئولیت دارد به مدت سه سال، در یک ایستگاه فضاییِ تحقیقاتی کار کند تا مدت مأموریتش تمام شود. اما وقتی او بر اثر حادثه ای زخمی و بعد از به هوش آمدن متوجه می شود که یک نفر دیگر، درست شبیه خودش در فضاپیما می چرخد، حقیقت، کم کم روی دیگرش را نشان می دهد …او در اعماق حفاری می کند تا با حقیقتی که زندگی را تغییر می دهد روبرو شود.
فیلم ماه توسط “دونکن جونز” نوشته و کارگردانی شده است. این فیلم اولین فیلم بلند “دونکن جونز” است که با بودجه ای بسیار پایین تولید و ساخته شد اما توانست نظر مثبت منتقدان زیادی را در سراسر جهان سینما جلب نماید. بازی “سم راک ول” در فیلم به عنوان بازی ای بسیار زیبا و واقع گرا بسیار ستایش شده است. ماه توانست صاحب چندین جایزه از فستیوال های مختلف فیلم شود و در همان سال تولید 2009 به عنوان نامزد بهترین فیلم بریتانیایی در جوایز سینمایی “بفتا” انتخاب شد که البته موفق به کسب جایزه نشد.